[فعل]

to petrify

/ˈpetrɪfaɪ/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: petrified] [گذشته: petrified] [گذشته کامل: petrified]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تبدیل به سنگ کردن مانند سنگ کردن

2 وحشت‌زده کردن ترساندن

مترادف و متضاد terrify
  • 1.Just the thought of making a speech petrifies me.
    1. تنها فکر سخنرانی کردن من را وحشت‌زده می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان