Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مست و پاتیل
2 . عصبانی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
pissed
/pɪst/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more pissed]
[حالت عالی: most pissed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مست و پاتیل
بهشدت مست
informal
مترادف و متضاد
drunk
1.They will pretend to get pissed and start a fight.
1. آنها وانمود خواهند کرد که مست شدند و دعوایی را شروع میکنند.
2
عصبانی
آزرده، دلخور
informal
مترادف و متضاد
annoyed
pissed off
1.I'm pissed at Will.
1. من از دست "ویل" عصبانی هستم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
pismire
pirate
piranha
piquant
pipit
pissed off
pistachio
pistachio nut
pistol
pit
کلمات نزدیک
piss off
piss
pisces
pisa
pirozhki
pissed off
pistachio
pistachio green
piste
pistil
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان