[صفت]

pissed

/pɪst/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more pissed] [حالت عالی: most pissed]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مست و پاتیل به‌شدت مست

informal
مترادف و متضاد drunk
  • 1.They will pretend to get pissed and start a fight.
    1. آنها وانمود خواهند کرد که مست شدند و دعوایی را شروع می‌کنند.

2 عصبانی آزرده، دلخور

informal
مترادف و متضاد annoyed pissed off
  • 1.I'm pissed at Will.
    1. من از دست "ویل" عصبانی هستم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان