[اسم]

pizza

/ˈpiːtsə/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پیتزا

معادل ها در دیکشنری فارسی: پیتزا
  • 1.I like pasta and pizza.
    1. من به پاستا و پیتزا علاقه دارم.
  • 2.Is there any pizza left?
    2. پیتزا باقی مانده‌است؟
  • 3.What do you want on your pizza?
    3. روی پیتزایت چی دوست داری؟
a slice of pizza
یک برش پیتزا
  • a slice of cheese and tomato pizza
    یک برش پیتزای پنیر و گوجه
a ham and mushroom pizza
یک پیتزای گوشت و قارچ
توضیحاتی درباره pizza
"pizza" یا پیتزا، اسم یک غذای ایتالیایی است که از یک نان مسطح و گرد درست شده که روی آن پنیر، گوجه، گوشت و سبزیجات و... قرار می‌گیرد. مثال:
".I like pasta and pizza" (من پاستا و پیتزا دوست دارم.)
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان