Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آرام
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
placid
/ˈplæsɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more placid]
[حالت عالی: most placid]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آرام
متین، سر به راه
مترادف و متضاد
calm
peaceful
1.a placid, contented man
1. مردی متین و خرسند
2.The placid nature of her personality made her easy to work with.
2. ذات آرام شخصیت او کار کردن با او را آسان می کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
placeseeker
placer mining
placer miner
placer
placenta previa
placidity
placidly
placidness
placido domingo
placidyl
کلمات نزدیک
placenta
placement test
placement
placemat
placebo
placidly
placing
plagiarism
plagiarize
plague
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان