[صفت]

placid

/ˈplæsɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more placid] [حالت عالی: most placid]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آرام متین، سر به راه

مترادف و متضاد calm peaceful
  • 1.a placid, contented man
    1. مردی متین و خرسند
  • 2.The placid nature of her personality made her easy to work with.
    2. ذات آرام شخصیت او کار کردن با او را آسان می کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان