Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بارهنگ (گیاهشناسی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
plantago major
/plæntˈeɪɡoʊ mˈeɪdʒɚ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بارهنگ (گیاهشناسی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بارهنگ
تصاویر
کلمات نزدیک
cloud seeding
load-bearing
woodwind instrument
air mattress
windsock
regeneration
relearning
detained
commercial institute
mandatory retirement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان