Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . قرقره (مکانیک)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
pulley
/ˈpʊli/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قرقره (مکانیک)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قرقره
1.The scenery was moved across the stage by ropes and pulleys.
1. دکور صحنه با استفاده از طناب و قرقره از روی صحنه جا به جا میشد.
تصاویر
کلمات نزدیک
pulled pork
pull-up
pull-out
pull-down menu
pull yourself together
pulling guard
pullman
pullover
pulmonary
pulp
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان