[جمله]

put the cart before the horse

/pʊt ðə kɑrt bɪˈfɔr ðə hɔrs/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کارها را وارونه انجام دادن، سرنا را از سر گشادش زدن

  • 1.I think that buying a ticket before we make any plans is putting the cart before the horse.
    1. فکر کنم بلیت خریدن قبل از اینکه برنامه ریزی خاصی بکنیم سرنا را از ته زدن است.
توضیح درباره اصطلاح put the cart before the horse
ترجمه تحت اللفظی این اصطلاح "اسب را پشت گاری بستن" است که به معنای وارونه کاری را انجام دادن است، چرا که اسب را باید جلوی گاری ببندند تا اسب بتواند گاری را بکشد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان