Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کواک (صدای اردک)
2 . دکتر
3 . کواک کواک کردن (صدای اردک)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
quack
/kwæk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کواک (صدای اردک)
2
دکتر
informal
1.I've got a check-up with the quack next week.
1. هفته آینده نوبت چکاپ (با) دکتر دارم.
[فعل]
to quack
/kwæk/
فعل ناگذر
[گذشته: quacked]
[گذشته: quacked]
[گذشته کامل: quacked]
صرف فعل
3
کواک کواک کردن (صدای اردک)
تصاویر
کلمات نزدیک
qc
qanat
qajar
q-tip
q
quad
quad bike
quad rugby
quadrangle
quadratic equation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان