[صفت]

quintessential

/ˌkwɪntɪˈsenʃl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more quintessential] [حالت عالی: most quintessential]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نمونه مربوط به بهترین نمونه از چیزی

مترادف و متضاد typical
  • 1.‘Guys and Dolls’ is the quintessential American musical.
    1. «پسرها و عروسک‌ها» نمونه یک نمایش موزیکال آمریکایی است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان