Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سطح شیبدار
2 . جاده ارتباطی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
ramp
/ræmp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سطح شیبدار
سکوی شیبدار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رمپ
سطح شیبدار
1.I pushed the wheelchair up the ramp and into the supermarket.
1. من صندلی چرخدار را به بالای سطح شیبدار و به داخل سوپرمارکت هل دادم.
2
جاده ارتباطی
جاده انتقالی، رمپ
an entrance ramp
جاده تبادلی ورودی به بزرگراه
an exit ramp
جاده تبادلی خروجی از بزرگراه
تصاویر
کلمات نزدیک
ramos
ramona
ramon
ramirez
ramifications
rampage
rampant
rampart
ramrod
ramshackle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان