Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . داد و بیداد کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
rant and rave
/ɹˈænt ænd ɹˈeɪv/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
داد و بیداد کردن
disapproving
1.The boss was ranting and raving at us.
1. رئیس داشت سر ما داد و بیداد میکرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
more heat than light
make hackles rise
go postal
get a rise out of
fit to be tied
a short fuse
smooth ruffled feathers
step on toes
a thing or two
throw a wobbly
کلمات نزدیک
part and parcel
make heavy weather
on the make
take the biscuit
as daft as a brush
rack and ruin
prim and proper
wine and dine
high and dry
leaps and bounds
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان