Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بازنشسته
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
retiree
/ɹɪtˈaɪɚɹiː/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بازنشسته
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بازنشسته
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
retired
retire
retinue
retinopathy
retinol therapy
retirement
retirement benefit
retirement check
retirement community
retirement complex
کلمات نزدیک
mandatory retirement
commercial institute
detained
relearning
regeneration
captain's armband
at play
common rock thrush
bacilli
scrap paper
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان