[اسم]

richness

/ˈrɪtʃnəs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 فراوانی وفور

معادل ها در دیکشنری فارسی: امتلا
  • 1.the richness and variety of marine life
    1. فراوانی و تنوع زندگی دریایی
  • 2.the richness of his singing voice
    2. پرمایگی صدای آوازخوانی او

2 پرمایگی غلظت، بمی (صدا)

  • 1.This new color will add warmth and richness to your natural hair shade.
    1. این رنگ جدید به رنگ موی طبیعی شما گرما و پرمایگی می‌بخشد.
the richness of the sauce
غلظت سس

3 ثروت غنا

مترادف و متضاد wealth
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان