Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . رستوران جاده ای
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
roadhouse
/ˈroʊdhaʊs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رستوران جاده ای
رستوران کنار جاده ای
1.He stopped at a roadhouse for some drinks and a little dancing.
1. او در یک رستوران جاده ای توقف کرد تا کمی نوشیدنی بخورد و برقصد.
تصاویر
کلمات نزدیک
roadholding
roadblock
road-test
road work
road user
roadkill
roadrunner
roadshow
roadside
roadster
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان