[صفت]

rolling

/ˈroʊlɪŋ/
قابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 چرخشی غلتان

معادل ها در دیکشنری فارسی: غلتان

2 پرفرازونشیب ناهموار

3 تدریجی پیوسته، مداوم

[اسم]

rolling

/ˈroʊlɪŋ/
قابل شمارش

4 نورد (فنی)

معادل ها در دیکشنری فارسی: نورد

5 غلت

معادل ها در دیکشنری فارسی: غلت
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان