Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . چرخشی
2 . پرفرازونشیب
3 . تدریجی
4 . نورد (فنی)
5 . غلت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
rolling
/ˈroʊlɪŋ/
قابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
چرخشی
غلتان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
غلتان
2
پرفرازونشیب
ناهموار
3
تدریجی
پیوسته، مداوم
[اسم]
rolling
/ˈroʊlɪŋ/
قابل شمارش
4
نورد (فنی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نورد
5
غلت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
غلت
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
rollerblading
rollerblade
roller towel
roller skating
roller skate
rolling pin
roly-poly
rolypoliness
romaine
romaine lettuce
کلمات نزدیک
rollfilm
rollerblading
rollerblades
rollerblader
rollerblade
rolling blackout
rolling hill
rolling in it
rolling in money
rolling pin
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان