[اسم]

romance

/ˈroʊmæns/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 رمان عاشقانه فیلم عاشقانه، داستان عاشقانه

مترادف و متضاد love story
  • 1.That is a romance movie.
    1. آن یک فیلم عاشقانه است.
medieval romances
رمان‌های عاشقانه قرون وسطایی

2 رابطه عاشقانه عشق و عاشقی

مترادف و متضاد affair amour love affair relationship
  • 1.Office romances are usually a bad idea.
    1. روابط عاشقانه اداری معمولا ایده بدی است.
  • 2.Their three-year romance never went smoothly.
    2. رابطه عاشقانه سه ساله آن‌ها هرگز به‌آسانی پیش نرفت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان