Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . فروش
2 . فروش ویژه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
sale
/seɪl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فروش
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حراج
فروش
مترادف و متضاد
selling
1.I haven't made a sale all week.
1. من تمام هفته هیچ فروشی نداشتهام.
a sales and marketing director
مدیر بخش فروش و بازاریابی
the sales department
بخش فروش
2
فروش ویژه
حراج
تصاویر
کلمات نزدیک
salazar
salary
salaried
salami
salamander
sale of work
saleable
saleroom
sales
sales assistant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان