[فعل]

to salt away

/sɔlt əˈweɪ/
فعل ناگذر
[گذشته: salted away] [گذشته: salted away] [گذشته کامل: salted away]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پول پس انداز کردن پول کنار گذاشتن

مترادف و متضاد save money
  • 1.He has been working there for seven years and has been able to salt away quite a lot of money.
    1. او هفت سال کار کرده است و توانسته است پول خوبی پس انداز کند.
توضیح درباره اصطلاح salt away
فعل salt away در اصل به معنای "نمک سود کردن گوشت" است تا گوشت برای مدت زیادی سالم بماند. این اصطلاح برای "پول پس انداز کردن" نیز استفاده می شود یعنی پول برای مدت زیادی باقی می ماند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان