Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نعلبکی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
saucer
/ˈsɔː.sər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نعلبکی
بشقاب کوچک
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نعلبکی
1.a cup and saucer
1. یک فنجان و نعلبکی
2.She gave the cat a saucer of milk.
2. او به گربه اش یک بشقاب کوچک شیر داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
saucepan
sauce
satyr
saturnine
saturn
saucily
saucy
saudi
saudi arabia
saudi arabian
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان