[عبارت]

save someone's ass

/sˈeɪv sˈʌmwʌnz ˈæs/

1 نجات دادن

culturally sensitive informal
  • 1.Thanks for bringing me some extra cash—you really saved my ass!
    1. ممنون که برایم پول نقد اضافه آوردی؛ واقعاً نجاتم دادی!
save one's ass
خود را نجات دادن
  • The company is in dire need of new investors to save their ass.
    شرکت برای نجات دادن خود، شدیداً به سرمایه‌گذاران جدید دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان