Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آرامش
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
serenity
/səˈrenəti/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آرامش
سکوت، راحتی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آرامش
آسایش خاطر
صفا
متانت
مترادف و متضاد
repose
1.The hotel offers a haven of peace and serenity away from the bustle of the city.
1. آن هتل مکانی از صلح و آرامش به دور از شلوغیهای شهر فراهم میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
serenely
serene
serendipity
serenade
serbian
serf
serge
sergeant
sergeant major
sergey
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان