[فعل]

to set down

/ˈsɛt ˈdaʊn/
فعل گذرا
[گذشته: set down] [گذشته: set down] [گذشته کامل: set down]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پیاده کردن

2 نوشتن یادداشت کردن

  • 1.Old Walter is setting down his memories of village life.
    1. "والتر" پیر دارد خاطراتش از زندگی روستایی را می‌نویسد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان