[اسم]

sheriff

/ˈʃerɪf/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کلانتر

معادل ها در دیکشنری فارسی: داروغه کلانتر
  • 1.He was sheriff of Polk County.
    1. او کلانتر بخش "پولک" بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان