Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . وقت تلف کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
sit on one's ass
/sˈɪt ˌɑːn wˈʌnz ˈæs/
1
وقت تلف کردن
نشستن و کاری انجام دادن
culturally sensitive
informal
1.You can't just sit on your ass all summer. Get a job!
1. نمیتوانی که تمام تابستان را فقط وقت تلف کنی. یک کار بگیر!
تصاویر
کلمات نزدیک
save ass
set apart
see out
see around
see about
stupidass
the ass end of creation
whip ass
wiseass
ass in a lion's skin
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان