Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . روی (تصمیم و...) فکر کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to sleep on
/sliːp ɑːn/
فعل گذرا
[گذشته: slept on]
[گذشته: slept on]
[گذشته کامل: slept on]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
روی (تصمیم و...) فکر کردن
(تصمیمی را) تا روز بعد به تعویق انداختن
informal
1.Could I sleep on it and let you know tomorrow?
1. میتوانم رویش فکر کنم و فردا به تو خبر بدهم؟
2.Don’t give me an answer now – sleep on it and tell me whenever you’re ready.
2. الان به من جوابی نده؛ رویش فکر کن و هر وقت حاضر بودی به من بگو.
تصاویر
کلمات نزدیک
sleep off
sleep mode
sleep like a log
sleep in
sleep deprivation
sleep over
sleep well
sleeper
sleepily
sleepiness
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان