Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سرعتت را کم کن. داری از سرعت مجاز تندتر می رانی.
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[جمله]
Slow down; you're exceeding the speed limit.
/sloʊ daʊn; jʊr ɪkˈsidɪŋ ðə spid ˈlɪmət./
1
سرعتت را کم کن. داری از سرعت مجاز تندتر می رانی.
تصاویر
کلمات نزدیک
slow down
slow decline
slow cooker
slow as a snail
slow and steady wins the race.
slow lane
slow motion
slow to a crawl
slow-moving
slow-moving river
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان