[اسم]

split second

/splɪtˈsɛkənd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کسری از ثانیه صدم ثانیه

  • 1.for a split second, I hesitated.
    1. برای کسری از ثانیه درنگ کردم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان