Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . در کار کسی دخالت کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
stick one's nose in something
/stɪk wʌnz noʊz ɪn ˈsʌmθɪŋ/
1
در کار کسی دخالت کردن
فضولی کردن
informal
1.He’s always sticking his nose into other people’s business.
1. او همیشه در کار دیگران دخالت میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
stick one's neck out
stick insect
stick in mind
stick by
stick at
stick out
stick shift
stick this sticker on your suitcase.
stick to
stick to a budget
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان