[عبارت]

stick one's nose in something

/stɪk wʌnz noʊz ɪn ˈsʌmθɪŋ/

1 در کار کسی دخالت کردن فضولی کردن

informal
  • 1.He’s always sticking his nose into other people’s business.
    1. او همیشه در کار دیگران دخالت می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان