Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ذخیره کردن
2 . اندوخته
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to stockpile
/ˈstɑːkpaɪl/
فعل گذرا
[گذشته: stockpiled]
[گذشته: stockpiled]
[گذشته کامل: stockpiled]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
ذخیره کردن
انبار کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
انبار کردن
انباشتن
ذخیره کردن
1.to stockpile canned food and water
1. غذای کنسروی و آب ذخیره کردن
[اسم]
stockpile
/ˈstɑːkpaɪl/
قابل شمارش
2
اندوخته
انباشته، ذخیره
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تلنبار
ذخیرهسازی
مترادف و متضاد
stock
supply
1.the world’s stockpile of nuclear weapons
1. انباشته جهانی سلاح هستهای
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
stocking cap
stocking
stockbroker
stock up
stock cube
stockpot
stocky
stoic
stomach
stomachache
کلمات نزدیک
stockman
stockist
stocking filler
stocking
stockholder
stockpiling weapons
stocks and shares
stocktaking
stocky
stodge
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان