[عبارت]

take a heavy toll

/teɪk ə ˈhɛvi toʊl/

1 تاثیر مخربی داشتن تاوان سختی گرفتن، عوارض بدی داشتن، هزینه زیادی تحمیل کردن

  • 1.Illness had taken a heavy toll on her.
    1. بیماری عوارض بدی روی او داشته است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان