[عبارت]

take a picture

/teɪk ə ˈpɪkʧər/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 عکس گرفتن

معادل ها در دیکشنری فارسی: عکس انداختن
  • 1.You are not allowed to take a picture with this camera.
    1. اجازه نداری با این دوربین عکس بگیری.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان