[جمله]

take it on the chin

/teɪk ɪt ɑn ðə ʧɪn/

1 داغون شدن سختی کشیدن، رنج بردن

  • 1.The bad news was a real shock, and John took it on the chin.
    1. خبر بد شوک بزرگی بود و "جان" خیلی داغون شد.
توضیح درباره اصطلاح take it on the chin
این اصطلاح از ورزش بوکس گرفته شده است که یکی از بدترین ضربه ها "ضربه خوردن به چانه" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان