[عبارت]

take the biscuit

/tˈeɪk ðə bˈɪskɪt/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آخر چیزی (بودن) احمقانه‌ترین، بدترین، عجیب‌ترین و... چیزی بودن که اتفاق افتادن

مترادف و متضاد take the cake
  • 1.You've done some stupid things before, but this really takes the biscuit!
    1. قبلاً هم کارهای احمقانه‌ای کرده بودی، اما این دیگر آخرش است!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان