Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . حرف زدن تا زبان مو در آوردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[جمله]
talk until one is blue in the face
/tɔk ənˈtɪl wʌn ɪz blu ɪn ðə feɪs/
1
حرف زدن تا زبان مو در آوردن
informal
1.She had to talk until she was blue in the face in order to convince him.
1. برای اینکه او را راضی کند، مجبور شد آنقدر حرف بزند تا زبانش مو در بیاورد.
توضیح درباره اصطلاح talk until one is blue in the face
معنای تحت اللفظی این اصطلاح "حرف زدن تا چهره کبود شدن" است. انگلیسی ها به جای اینکه بگویند "زبان شان مو در آورد" می گویند "از حرف زدن کبود شد".
تصاویر
کلمات نزدیک
talk turkey
talk to a receptionist
talk time
talk someone's ear off
talk somebody out of something
talk until the cows come home
talk up
talkative
talkback
talker
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان