Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . (حالا که) صحبت (کسی/چیزی) به میان آمدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
talking of
/tˈɔːkɪŋ ʌv/
1
(حالا که) صحبت (کسی/چیزی) به میان آمدن
1.Talking of Sue, I met her new boyfriend last week.
1. حالا که صحبت "سو" به میان آمد، من دوستپسر جدید او را هفته پیش دیدم.
تصاویر
کلمات نزدیک
talk sense
get to the point
start the ball rolling
talking point
talk shop
that reminds me
this is it
this and that
this that and the other
that's that
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان