[اسم]

tank

/tæŋk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تانک

معادل ها در دیکشنری فارسی: تانک
  • 1.Tanks rolled into the city at dawn.
    1. تانک‌ها هنگام سپیده دم وارد شهر شدند.

2 باک مخزن

معادل ها در دیکشنری فارسی: باک مخزن
a fuel tank
باک بنزین

3 تنگ ماهی

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان