Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خوب شد گفتی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[جمله]
that reminds me
/ðæt ɹɪmˈaɪndz mˌiː/
1
خوب شد گفتی
خوب شد یادم انداختی
1.That reminds me, I must get some cash.
1. خوب شد گفتی، باید پول نقد بردارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
talking of
talk sense
get to the point
start the ball rolling
talking point
this is it
this and that
this that and the other
that's that
what with one thing and another
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان