Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کوری عصا کش کوری دیگر است.
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[جمله]
The blind leading the blind.
/ðə blaɪnd ˈlidɪŋ ðə blaɪnd./
1
کوری عصا کش کوری دیگر است.
1.Don't ask me to tutor someone in algebra because it would be the blind leading the blind.
1. از من نخواه که جبر به تو درس بدهم چون این طوری کوری عصا کش کوری دیگر می شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
the bends
the beginning of the end
the bedspread has a beautiful pattern.
the bedroom curtains are open.
the bedroom curtains are close.
the bowls are on the middle shelf.
the box
the boy scouts
the brake shoes are worn out.
the brakes have overheated.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان