Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . گیره دستبندم شکسته است.
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[جمله]
The clasp of my bracelet is broken.
/ðə klæsp ʌv maɪ ˈbreɪslət ɪz ˈbroʊkən./
1
گیره دستبندم شکسته است.
تصاویر
کلمات نزدیک
the children are making a snowman.
the chicken was tasty but the fish was tasteless.
the cheese is moldy.
the changing room is over there.
the cat's got your tongue?
the climate varies a lot in iran.
the color tv is in the recreation room but the black and white tv is in the children's room.
the colors clash
the colors match
the cultural facilities are museums, public libraries and art galleries.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان