Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . لاستیک روی پدال ترمز کهنه شده است.
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[جمله]
The pad on the brake pedal is worn out.
/ðə pæd ɑn ðə breɪk ˈpɛdəl ɪz wɔrn aʊt./
1
لاستیک روی پدال ترمز کهنه شده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
the outskirts of a city
the other day
the operator cut in and asked us to cut our conversation short.
the oil pan is dented.
the nurse gave me an injection.
the pantry is through the kitchen.
the paralympics
the parking is in the basement.
the pedal pads and the floor mats are worn.
the pilot and the co-pilot are both iranian.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان