Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . وضعیت برعکس شده است
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[جمله]
the shoe is on the other foot
/ðə ʃu ɪz ɑn ði ˈʌðər fʊt/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
وضعیت برعکس شده است
گهی پشت به زین و گهی زین به پشت
1.He always criticized me for being late, but now the shoe is on the other foot. He is the one who is late today.
1. او همیشه از من به خاطر دیر آمدن ایراد می گرفت اما الان وضعیت برعکس شده است. الان این او است که دیر آمده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
the section i never miss is the want ads.
the saltshaker is behind the breadbasket.
the root of the problem
the roof-rack is a little loose.
the roof of the car is dented.
the shot-put
the side mirror is broken.
the silly season
the sky is cloudy or partly cloudy.
the sleeves are a little too long.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان