Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . وزغ
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
toad
/toʊd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
وزغ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
وزغ
1.she is really afraid of toads.
1. او به شدت از وزغ ها می ترسد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
to and fro
to a greater extent
to a fault
tittle-tattle
titter
toad-in-the-hole
toad frog
toadfish
toadstool
toast
کلمات نزدیک
to-do list
to-do
to the point
to the bone
to tell the truth
toad-in-the-hole
toadstool
toady
toast
toasted
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان