Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دورو
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
two-faced
/ˌtuː ˈfeɪst/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more two-faced]
[حالت عالی: most two-faced]
1
دورو
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دورو
منافق
disapproving
informal
مترادف و متضاد
hypocritical
1.She accused him of being a two-faced liar.
1. او آن پسر را به دروغگوی دورو بودن متهم کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
two-dimensional
two-bit
two-bedroom apartment
two wrongs don't make a right
two thousand and twelve
two-facedness
two-handed
two-hander
two-headed
two-legged
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان