Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بدون پرسش و بررسی
2 . بدون دشواری
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
unchallenged
/ʌnˈtʃælɪndʒd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more unchallenged]
[حالت عالی: most unchallenged]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بدون پرسش و بررسی
بدون چالش، مورد پرسش و بررسی قرار نگرفته
1.She could not allow such a claim to go unchallenged.
1. او نمیتوانست اجازه دهد چنین ادعایی بدون پرسش و بررسی بماند.
2
بدون دشواری
1.I walked into the building unchallenged.
1. من بدون دشواری وارد ساختمان شدم.
تصاویر
کلمات نزدیک
uncertainty
uncertain
unceremoniously
unceremonious
unceasing
unchangeable
unchanged
unchanging
uncharacteristic
uncharitable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان