[اسم]

unhappiness

/ʌnˈhæp.ɪ.nəs/
غیرقابل شمارش

1 ناراحتی اندوه، غم، حزن

معادل ها در دیکشنری فارسی: ناخشنودی
مترادف و متضاد happiness
  • 1.Her unhappiness was obvious to everyone.
    1. ناراحتی او برای همه آشکار بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان