Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . انبار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
warehouse
/ˈwerhaʊs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
انبار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
انبار
1.They work in restaurants and food preparation, in warehouses and manufacturing.
1. آنها در رستوران و تهیه غذا کار می کنند، در بخش انبار و تولید.
تصاویر
کلمات نزدیک
ware
wardship
wardroom
wardrobe
warder
warehouseman
warehousing
wares
warfare
warhead
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان