Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آببان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
water bailiff
/wˈɔːɾɚ bˈeɪlɪf/
قابل شمارش
1
آببان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آببان
تصاویر
کلمات نزدیک
light blue
unrinsed
lime juice
pustule
juicing
watering
spray irrigation
drip irrigation
amphibious warfare
appendectomy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان