Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کوتاه کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to water down
/ˈwɔtər daʊn/
فعل گذرا
[گذشته: watered down]
[گذشته: watered down]
[گذشته کامل: watered down]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
کوتاه کردن
ضعیف کردن، ساده کردن
مترادف و متضاد
change
dilute
make weaker
1.Professor Jones sometimes waters down his lectures so that people can understand them better.
1. استاد "جونز" برخی اوقات سخنرانی هایش را کوتاه می کند تا مردم بتوانند بهتر متوجه شوند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
water cooler
water closet
water chestnut
water caltrop
water bug
water faucet
water fountain
water glass
water heater
water ice
کلمات نزدیک
water cooler
water closet
water carrier
water cannon
water buffalo
water feature
water heater
water jump
water lily
water main
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان