Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . منظم
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
well-organized
/ˌwelˈɔːr.gəˌnɑɪzd/
قابل مقایسه
1
منظم
سامان دهی شده
1.She's always extremely well-organized at work.
1. او همیشه در سر کار بسیار منظم است.
تصاویر
کلمات نزدیک
well-off
well-meaning
well-mannered
well-lit
well-liked
well-paid
well-planned
well-preserved
well-proportioned
well-qualified
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان