[صفت]

windy

/ˈwɪndi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: windier] [حالت عالی: windiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 طوفانی همراه با باد

مترادف و متضاد blowy breezy fresh still windless
  • 1.It was a windy night.
    1. شبی طوفانی بود [باد می‌آمد].
  • 2.It was wet and windy for most of the week.
    2. بیشتر (روزهای) هفته (هوا) مرطوب و طوفانی بود.

2 بادخیز در معرض باد

معادل ها در دیکشنری فارسی: بادخیز
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان